داری میری گوش کن! چرا حالا؟ چرا همان روزهایی که درخت گیلاس عشقمان اولین شکوفه را زد نرفتی؟ چرا به اولین گیلاس کال نگفتی که دوستش نداری؟ گناه من بود یا تو؟ می دانم گناه من بود... من درخت را کاشتم... اما هیچگاه برای ماندنش اشک نریختم... همیشه برای رفتنش اشک ریختم... آنگاه که بودی نمی دانستم دوستت دارم حالا که رفتی.... خودت مرا بزرگ کردی! خودت گفتی گفتی آنقدر بزرگ شدی که از لابه لای انگشتانم سر خوردی... حالا بیا فقط برای یکبار! می خواهم اینبار برایت کوچک شوم... می خواهم بشکنم این غرور سخت را آنقدر سخت که اولین تگرگ آسمان بیکران بود و به درخت گیلاسمان آفت زد... حالا بیا!
نظرات شما عزیزان:
|
About
صداي چك چك اشكهايت را ازپشت ديوارزمان ميشنوم كه چه معصومانه دركنج سكوت شب براي ستاره ها سازدلتنگي ميزنى، اي شكوه بي پايان، اي طنين دل انگيز، من ميشنوم، به آسمان بگوكه من ميشكنم هرآنچه كه توراشكسته وميشنوم هرآنچه درسكوت تونهفته! ××××××××××××××××××× سلام به وبلاگ ما خوش اومدید اين وبلاگ مادوتا با همكارى همديگه براى شما درست كرديم اميدواريم از مطالبى كه درش نوشته ميشه رضايت داشته باشيد نویسندگان:مهسا و مروارید
Home
|