قایقی خواهم ساخت/خواهم انداخت به آب... تو کجایی سهراب؟؟؟ آب را گل کردند... چشم ها را بستند و چه با دل کردند... وای سهراب کجایی آخر...؟ زخم ها بر دل عاشق کردند... تو کجایی سهراب؟؟؟ که همین نزدیکی عشق را دار زدند... همه جا سایه ی دیوار زدند... ای سهراب کجایی که ببینی حالا دلخوشی مثقالی است...! دل خوش سیری چند؟ صبر کسهراب...!! قایقت جا دارد؟؟؟؟؟؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم...
نظرات شما عزیزان:
|
About
صداي چك چك اشكهايت را ازپشت ديوارزمان ميشنوم كه چه معصومانه دركنج سكوت شب براي ستاره ها سازدلتنگي ميزنى، اي شكوه بي پايان، اي طنين دل انگيز، من ميشنوم، به آسمان بگوكه من ميشكنم هرآنچه كه توراشكسته وميشنوم هرآنچه درسكوت تونهفته! ××××××××××××××××××× سلام به وبلاگ ما خوش اومدید اين وبلاگ مادوتا با همكارى همديگه براى شما درست كرديم اميدواريم از مطالبى كه درش نوشته ميشه رضايت داشته باشيد نویسندگان:مهسا و مروارید
Home
|